تحلیل نقاشی کودکان و بزرگسالان (بخش سوم)

گام دوم) جنبه های جزئی نقاشی

سر آدمک

سر، نشان دهنده تجارب ذهنی و شناختی است. اگر فردی سر را به صورت هندسی کشید می تواند نشان از آشفتگی های شناختی او باشد و ممکن است مبتلا به اسکیزوفرنی باشد.

اگر سر را از پشت کشید (یعنی صورت در سمت دیگر نقاشی باشد) مشخص کننده این است که فرد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی است. این افراد به شدت به درون گرایش دارند و به خلاف افراد مبتلا به اختلال شخصیت گروه ب (نمایشی، ضداجتماعی، خودشیفته و مرزی)، توجه کمی را به خودشان جلب می کنند.[۱] این افراد به گونه ای خود را فاقد مهارت های اجتماعی در ارتباط با دیگران توصیف می کنند. نباید این افراد را صرفاً یک شخصیت کمرو معرفی کنید بلکه این افراد به اندازه ای احساس حقارت و کمبود عزت نفس دارند که ترجیح می دهند کسی را در اطراف خود نداشته باشند.[۲]
حذف و یا پنهان کردن سر می تواند نشان از اضطراب بسیار شدید در فرآیندهای شناختی باشد.
نیمرخ: نشان دهنده این است که فرد اضطراب شدد در ارتباط با محیط دارد و یا دلمشغولی هایی را نسبت به آن دارد.
سربزرگ: این فرد به خاطر داشتن مشکلاتی در تجارب ذهنی و شناختی سر آدمک را از حد واقعی بزرگ تر می کشد و جبران افراطی در این امر دارد.
سرکوچک: نشان دهنده بی کفایتی در حوزه شناخت است.
سر مناسب: نشانگر هوشمندی، درایت و توانایی های شناختی فرد است.
سر جدا شده از بدن و یا سر معلق در هوا: به معنای شناخت جدا شده از واقعیت است. افراد مبتلا به اختلالات اسکیزوفرن در طراحی های آدمک این گونه عمل می کنند.
سر معلق در ابرها: نشان از یک شخصیت خیال پرداز و خیال باف است.

چشم آدمک

چشم، پنجره عاطفی انسان است برای محبت کردن به دیگران و دیدن محبت از دیگران.
نداشتن چشم: نشان از اضطراب شدید در برقراری ارتباط عاطفی با جهان دارد.
چشم های دقیق و کشیده شده با جزئیات: نشان از وسواس فرد در ارتباط با دیگران است. هر جای بدن اگر با دقت و توجه به ظرافت های خاص کشیده شده باشد نشان از وسواس فرد دارد.
چشم کوچک: نشان از ضعف فرد در ارتباط دارد.
چشم های خطی: نشان از آن دارد که شخص دوست ندارد با دیگران ارتباط عاطفی داشته باشد.
چشم های تو خالی (بدون عنبیه و مردمک و …) و یا عینک بدون چشم: نشان از حس تهی بودن فرد، پوچی و افسردگی او می باشد. او تمایل ندارد که توسط دیگران دیده شود و نیز مایل نیست که دیگران را مورد توجه قرار دهد.

دهان آدمک

دهان مرکز ارتباطات کلامی و عاطفی است و کوچکی و بزرگی آن می تواند نشان از ضعف هایی در این حوزه باشد. به عنوان نمونه دهان کوچک می تواند نشان از اجتناب و کناره گیری کلامی و عاطفی فرد باشد.

بینی آدمک

بینی نماد ظاهر جسمانی فرد است.
بینی کشیده: نشان از آن دارد که شخص از ظاهر جسمانی خود راضی نیست.
بینی بسیار کوچک: نشان از حس انفعال، اجتناب یا عدم اعتماد به نفس در مورد ظاهر خود دارد.
بینی بسیار بزرگ: نشان از حساسیت بیش از حد نسبت به ظاهر خود دارد.

موی آدمک

مو در نقاشی نشان از تاج افتخار است. حس مهم بودن فرد و نشان دهنده رضایتمندی جنسی و جنسیتی است. قاعده آن است که اگر دختری در نقاشی خود، مویی برای آدمک نکشید، می تواند نشان از این باشد که او از جنسیت خود رضایت ندارد. ولی اگر آدمکی کشید که نشان از جنس خاصی داشت ولی موهایی برای آن نکشید نشان از آن دارد که مشکل جنسی دارد.
موها به نوعی نمایشگری است. اگر خیلی موها را بیش از حد مورد توجه قرار داد، می تواند نشان دهنده اختلال شخصیت نمایشی باشد.

اَبرو آدمک

ابروهای خم شده رو به پائین نشان دهنده نگرش خصمانه است.
ابروهای رو به بالا نشان دهنده نگرش اهانت آمیز فرد است.
ابروهای خراب و به گونه ای خط خطی: نشان گر انسان های پرخاشگر است.

چانه آدمک

نشان دهنده جرات ورزی فرد است و حذف آن می تواند نشان دهنده عدم جرات ورزی باشد.

گردن آدمک

گردن رابط و حلقه وصل میان جسم و ذهن است که در صورت حذف آن نشان از این دارد که شخص ارتباطی میان ذهن و جسم خود قائل نیست.
گردن دراز: نشان از آن دارد که فرد فاصله زیادی میان خواسته های ذهنی خودش و بروز آن ها قائل است. به گونه ای بیان می دارد که زمان بسیار نیاز است تا او به خواسته های خود برسد.
گردن کوتاه و پهن: آدمهایی که نامنعطف و سلطه گر هستند.
گردن به سر متصل ولی از بدن جدا: این فرد مهارهات های شناختی دارد ولی این مهارت ها باعث نشده است که او بتواند اندام و جسم خود را تحت اداره خود بگیرد.
گردن خیلی بزرگ: این شخص مبتلا به کندی روانی-حرکتی است.
اگر گردن به سر متصل نباشد نیز شناخت از اختلال روانی اسکیزوفرن دارد.

پی نوشت:[۱] . ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن، آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5، مترجم: یحیی سیدمحمدی، تهران: نشر روان، ج ۲، ص ۳۱۳.[۲] . همان.

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.