حق همنشین در رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)

هم نشین گرچه بودنش کوتاه است ولی تاثیرش ماندگارست. 

مقدمه

انسان نسبت به هر آنکه در کنار او زندگی می کند وظایفی دارد. این وظایف صرفاً نسبت به خویشاوندان نزدیک انسان نیست، بلکه نسبت به هر کسی است که حتی دقایقی در کنار انسان به عنوان همسفر و همراه قرار می گیرد.
از همین روی در روایات نقل شده از ائمه معصومین (علیهم السلام) به همنشین و حقوق او بسیار اشاره شده است و انسان را به گونه ای موظف به توجه بدان کرده اند.


هم نشین در روایت

در روایتی از امام علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «جَلیسُ الخَیرِ نِعمَهٌ ، جَلیسُ الشَّرِّ نِقمَهٌ؛

همنشین خوب، نعمت است و همنشین بد، مصیبت.»[۱] این روایت نشان از آن دارد که انسان به شدت از هم نشین خود اثرپذیر است و چه بهتر که همنشینی برای خود انتخاب کند که بتواند از خوبی های او بهره بگیرد و مدتی که در کنار اوست بتواند استفاده هایی برای او داشته باشد.

اما اگر همنشین بدی نصیب انسان شد، به راحتی نمی توان بدی هایی که از او به جان و نفس انسان وارد شده است را به راحتی از لوح وجود انسان پاک کرد. امام علی (علیه السلام) در روایت دیگری می فرمایند: «جِماعُ الشَّرِّ فی مُقارَنهِ قَرینِ السُّوء؛ همه بدیها در مجالست با همنشینِ بد است.»[۲]

پس چه بهتر که انسان برای خویش هم نشینانی انتخاب کند که بر خوبی های او بیفزاید و از بدی های او بکاهد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: جـالِسِ الأبْرارَ ، فإنّکَ إنْ فَعَلتَ خَیرا حَمِدوکَ، و إنْ أخْطَأتَ لَم یُعَنِّفوکَ؛ با نیکوکاران بنشین؛ زیرا اگر کار خوبى انجام دهى، تو را مى ستایند و اگر خطایى کنى، سرزنشت نمى کنند.»[۳] این تنها بخشی از ثمره هم نشینی با خوبانست. هم نشینی ای که خوبی های تو برای ایشان مهم است و به خاطر داشتن آن خوبی ها مورد تمجید قرار می گیرد و بدی های شما نیز برای ایشان مهم است و سعی در اصلاح آن دارند نه سرزنش.


ویژگی هم نشین خوب

در حدیثی آمده است که روزی حواریون حضرت عیسی (علیه السلام) از ایشان پرسیدند: «یا رُوحَ اللّهِ، فمَن نُجالِسُ إذا؟ (ای روح خدا! با چه کسی هم نشین باشیم.) قال: مَن یُذَکِّرُکُمُ اللّه َ رُؤیَتُهُ، و یَزیدُ فی عِلْمِکُم منطِقُهُ، و یُرَغِّبُکُم فی الآخِرَهِ عَمَلُهُ »[۴].

حضرت عیسی (علیه السلام) برای ایشان سه ویژگی را بیان نمودند:

  1. آنکه دیدنش شما را یاد خدا بیاندازد.
  2. و منطق (شیوه اندیشیدن) او بر دانش شما بیفزاید.
  3. و شما را بر انجام اعمال آخرتی ترغیب و تشویق کند.

این اوصافی است که برای یک همنشین خوب می توان برشمرد.

در روایت دیگری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم نشینی با عالمان را توصیه می کنند که این عالم باید این تاثیرات را بر انسان داشته باشد. ایشان می فرمایند: «لا تَجْلِسوا إلاّ عندَ کُلِّ عالِمٍ یَدْعوکُم مِن خَمْسٍ إلى خَمسٍ: مِن الشَّکِّ إلى الیَقینِ، و مِن الرِّیاءِ إلى الإخْلاصِ، و مِن الرَّغْبَهِ إلى الرَّهبَهِ، و مِن الکِبْرِ إلى التّواضُعِ، و مِن الغِشِّ إلى النّصیحَهِ؛ تنها در محضر دانشمندانى نشینید که شما را از پنج چیز به پنج چیز فرا مى خوانند: از دو دلى به یقین، از ریا به اخلاص، از دنیا خواهى به دنیا گریزى، از تکبّر به فروتنى و از ناخالصى به خلوص».[۵] در این حدیث زیبا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، سفارش به هم نشینی با عالمانی نموده که یقین، اخلاص، دنیاگریزی، فروتنی و اخلاص را در دل انسان بیافرینند.

پس انسانی که رسیدن به سعادت هدف اوست باید به این توصیه هایی که از سوی انبیای الهی و نیز ائمه معصومین (علیهم السلام) بیان شده است، توجه کرده و آن را سرلوحه زندگی خویش قرار بدهند.

حق هم نشین در رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)

 أَمَّا حَقُ‏ جَلِیسِکَ‏ فَأَنْ‏ تُلِینَ‏ لَهُ‏ جَانِبَک‏

(و اما حق هم نشین تو این است که با او به نرمی رفتار کنی)

اصل در گفتار و ارتباط با دیگران نرمی گفتار است. این سفارشی است که حتی در برخورد با دشمنان خدا در ارتباط اول برای هدایت به انبیای الهی توصیه شده است. خدای متعال به موسی (علیه السلام) هنگامی که برای دیدار اول به سمت فرعون می رود از او می خواهد که اینگونه سخن بگوید: «فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَى أَنْ تَزَکَّی، وَأَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَی؛ و بگو آیا سر آن دارى که به پاکیزگى گرایى و تو را به سوى پروردگارت راه نمایم تا پروا بدارى»[۶] جملاتی که خدای متعال آن را به موسی (علیه السلام) سفارش می کند که اینگونه فرعون را خطاب کند، نرمی و لطافت خاصی در آن نهفته است در حالیکه فرعون کسی است که طبق آیه ۱۷ سوره نازعات، ادعای خدایی و مهتری دارد.

در سوره طه این مورد به طور مستقیم به نرم سخن گفتن با فرعون اشاره دارد. خداوند هنگامی که حضرت موسی(ع) و برادرش را به سوی فرعون روانه می‌کرد، فرمود: «فَقولا لَهُ قولاً لَینا لَعلَّهُ یتَذَکُّر اَو یخشی؛ و با او سخن نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد.»[۷]

نرم سخن گفتن شرط پیوند و هم نشینی درست و صحیح با دیگرانست و بر قوت این هم نشینی می افزاید.

در روایتی امام علی(علیه السلام) ذر بیان فواید نرم سخن گفتن، می‌فرماید: «عَوّد لِسانِکَ لینَ الکلامَ وَ بَذلَ السَّلام؛ یکثُر مُحِبُّوکَ و یقِلَّ مُبغضِوُکَ؛ زبان خود را به نرمی گفتار و بذل سلام عادت ده تا دوستدارانت، بسیار و دشمنانت کم شوند.»[۸]در روایت دیگری از امام (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «سُنَّه الْاَخْیار لینُ الْکَلامِ و اِفشاءُ السَّلام؛ روش نیکان، گفتار نرم و آشکار کردن سلام است.»[۹]

وَ تُنْصِفَهُ فِی مُجَازَاهِ اللَّفْظ

(و در گفتگو با او به انصاف برخورد کن)
با انصاف با دیگران سخن گفتن یکی از حقوق هم نشین است. انصاف در لغت به معنای عدالت‌ورزی، اجرای قسط، رفتار درست و مطابق با عدالت، رعایت حق[۱۰] و ضد ظلم[۱۱]دانسته شده است. نراقی از بزرگان علم اخلاق آن را از جمله فضائل اخلاقی دانسته است[۱۲] و دیگران گفته اند که آن بر رعایت مساوات و برابری در رفتار با دیگران و پرداخت حقوق مردم بدون تبعیض اشاره دارد.[۱۳]

در یک سخن می توان گفت، انسان منصف کسی است که در رفتار و قضاوت‌هایش از تعصب بی‌جا نسبت به خود، وابستگان و دوستان پرهیز کند و حقوق دیگران را ضایع نکند.[۱۴]
انصاف در سه قسم قابل تصور است:

  1. انصاف در سخن: پذیرش و یا بیان سخن حق اگرچه بر خلاف منفعت شخص یا نزدیکان او باشد را به انصاف در سخن تعبیر کرده‌اند.
  2. انصاف در عمل: انصاف‌ورزی در رفتارهای متقابل اجتماعی را از عوامل کاهش آسیب‌های اجتماعی و ایجاد محیط سالم برای زندگی معرفی کرده‌اند.[۱۵]
  3. انصاف در قضاوت: رعایت انصاف در حوزه امور قضایی و میان دو طرف دعوا به عنوان یکی از مهم‌ترین دستورات دینی و اخلاقی مورد تاکید قرار گرفته شده است.[۱۶]

انصاف در مقابل هم نشین می تواند تمام این سه نوع را در برداشته باشد. چه در مقام سخن، چه در مقام عمل و چه در مقام قضاوت باید به انصاف در مورد هم نشین رفتار کرد. گاه به راحتی حق هم نشین به خاطر راحتی ای که ممکن است با او در رفتار داریم، از بین رفته و پایمال می شود.

وَ لَا تَقُومَ مِنْ مَجْلِسِکَ إِلَّا بِإِذْن

(و بدون اجازه او برنخیزی)
ارتباط درست با دیگران، به شرط توجه به ضوابط و قواعد آن هم نشینی است. وقتی با کسی هم نشین می شویم این هم نشینی، خود دارای هویتی می شود که حفظ این هویت بر دوش دو طرف است. اگر انسانی بدون اجازه این هم نشینی را ترک کند، شاید در ذهن دیگری بی ارزشی همراهی و هم نشینی او برداشت شود. انسان نباید با رفتار خود به گونه ای رفتار کند که باعث حقارت دیگری شود. اگر انسان هم نشین خود را حقیر کند، خود را حقیر کرده است.
اجازه گرفتن یعنی اینکه هم نشینی با آن فرد دارای ارزش است.

وَ مَنْ یجْلِسُ إِلَیْک یَجُوزُ لَهُ الْقِیَامُ عَنْکَ بِغَیْرِ إِذْنِه

(ولی کسی که در پیش توست می تواند بدون اجازه تو برخیزد)
انسان در ارتباط با دیگران باید به گونه ای آسان گیر باشد. تکلف و سختی در ارتباطات می تواند هم نشینی دیگران با او را کمرنگ کند، در حدی که افراد از هم نشینی با او اجتناب کنند. برخی افراد در برخوردها و ارتباطات خود با دیگران به شدت سخت گیر هستند. برای خود آدابی را تعریف کرده اند و رسوماتی را تعریف کرده اند که هر کس خود را ملزم به رعایت این آداب و رسوم نکند، از هم نشینی با او دوری می کنند.

انسان باید در ارتباط با دیگران، تا حدی که شرع اجازه داده است، این راحتی را برای دیگران در ارتباط قائل باشد. حق آزادی و راحتی در ارتباط، حق هم نشین است. با این اوصافست که هم نشینی دیگران با او شیرینی و حلاوت دارد.

وَ تَنْسَى زَلَّاتِهِ

(لغزش های او را فراموش کن)
هر کس ممکن است خطاهایی داشته باشد و لغزش هایی در سخن و رفتار از او سر بزند. این بر هم فردی لازم است که خطاهای هم نشین خود را نادیده بگیرد. اگر احساس می کند آن خطاها ماندگارست و آسیب زا، سعی در اصلاح آنها داشته باشد. توجه بیش از حد به خطاهای دیگران، رابطه را یک رابطه ناامن می کند. هم نشینی ای که باید آرامش بخش باشد به مرور به یک رابطه زجرآور و سخت تبدیل خواهد شد.

وَ تَحْفَظَ خَیْرَاتِهِ

(و نیکی هایش را به خاطر بسپار)
به خاطر سپردن خوبی ها و نیکی های دیگران، نشان از قدرشناسی فرد دارد. اگر نیکی ها به خاطر سپرده شود، هم نشینی اثرمند می شود، یادآوری آن نیکی باعث می شود هم نشینی ارزشمند شود و هر روز بر نیکی های ایشان افزوده گردد.

وَ لَا تُسْمِعَهُ إِلَّا خَیْرا.

(و جز سخن خیر با او نگو.)
کالایی که باید در یک همنشینی رد و بدل می شود، کالای خیر یعنی سخن نیکو باشد. به گونه ای که هر کدام از هم نشینان پس از جدایی از یکدیگر، باری از خوبی ها و نیکی ها را برداشته و در انبار قلب خود ذخیره کند.

پی نوشت:

[۱] . غرر الحکم ، ح ۴۷۱۹ – ۴۷۲۰ .[۲] . همان، ح ۴۷۷۴.[۳] . تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۲.[۴] . تحف العقول، ص ۴۴ ، الأمالی للطوسی، ص ۱۵۷، ح ۲۶۲.[۵] . بحار الأنوار : ج ۷۴، ص ۱۸۸، ح ۱۸.[۶] . سوره نازعات، آیه ۱۸-۱۹.[۷] . سوره طه، آیه ۴۴[۸] . غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج ۲، ص ۳۴۴. [۹] . همان، ص ۳۴۳. [۱۰] . واسطی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه النصف؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه انصاف؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱۳۸۱ش، ذیل واژه انصاف.[۱۱] . طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۹۳.[۱۲] . نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۴۱.[۱۳] . راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه نصف؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه نصف.[۱۴] . نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۴۰۲، ۴۰۴.[۱۵] . سوره الرحمن، آیه ۶۰؛ سوره نور، آیه ۲۲؛ لیثی واسطی، عیون الحکم، ۱۳۷۶ش، ص۲۱، ۴۵۱.[۱۶] . سوره حدید، آیه ۲۵؛ سوره مائده، آیه ۸، سوره نساء، آیه ۱۰۵، ۱۳۵، ۵۸؛ سوره حجرات، آیه ۹.

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.