زینت خصوصی (درآمدی بر آثار و فواید حجاب)

پوشش دینی

مقدمه

اسلام دینی جامع و کل نگرست و برای تمام مسائل فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … برنامه دارد و احکامی را وضع کرده است که باعث رشد فرد و جامعه او می گرد. یکی از احکام و دستورات اسلام در حوزه فردی، اجتماعی و فرهنگی، احکام پوشش و حجاب زنان و مردان است.
پوشش از زمان های دور و حتی در زمان انسان هایی که به عنوان انسان نخستین نام برده می شوند، نیز برای انسان ها دغدغه و یک نیاز بوده است و انسان همواره درصدد استفاده از پوششی مناسب برای خود بوده است.
برخی پوشش ها برای محفوظ ماندن از گرما و سرما، برخی برای محافظت بدن و گونه ای دیگربرای پوشاندن اعضای بدن است.
پوششی که در ادیان و مذاهب و در کتاب آسمانی، قرآن کریم آمده است، نوعی از پوشش است برای حفظ کرامت انسانی، حفظ هویت زنانگی و مردانگی، حفظ صفات انسانی و مصون ماندن از هوا و هوس و … و  به طور کلی یک پوشش برای سعادت زندگی فردی و اجتماعی است، پوششی که در عین داشتن خصوصیات مورد نیاز یک پوشش، پوششی تعالی بخش و کامل باشد.
هدف اسلام از بیان نوع پوشش زنان و مردان، ارائه یک پوشش مناسب برای سعادت دنیوی و اخروی است.

بیان آیه و ترجمه

وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ  (آیه ۳۱ سوره نور)

و به آنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان‏]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید.[۱]

شان نزول آیه

از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده است: جوانى از «انصار» در مسیر خود با زنى روبرو شد ـ و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار مى دادند ـ (و طبعاً گردن و مقدارى از سینه آنها نمایان مى شد)، چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت، هنگامى که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مى کرد، در حالى که راه خود را ادامه مى داد تا این که وارد کوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى کرد، ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت!

هنگامى که زن گذشت، جوان به خود آمد، دید خون از صورتش جارى است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خداسوگند من خدمت پیامبر مى روم و این ماجرا را بازگو مى کنم، هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به او افتاد فرمود چه شده است؟
جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام «جبرئیل»، پیک وحى خدانازل شد و آیه فوق(«قُلْ لِلْمُوْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ…») را آورد.[۲]

کوتاه سخنی در ترجمه آیه

ترجمه بخش بخش آیات گاه در شکل گیری معنای بهتر آن در ذهن، کارگشاتر می باشد.

و به زنان با ایمان بگو : « وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ»

چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند«یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ »

و دامان خویش را (از بى عفتى) حفظ کنند « وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ »

و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است آشکار نکنند «وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها»

ظاهرا منظور از زینت آشکار بر اساس روایاتی که از اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده است، همان صورت و دستها تا مچ می باشد .

و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه هم با آن پوشانده شود) «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ»

از این جمله استفاده مى شود که: زنان قبل از نزول آیه، نه تنها روسری داشتند بلکه دنباله و انتهای روسرى  را به شانه ها یا پشت سر مى انداختند، به طورى که گردن و کمى از سینه نمایان مى شد، لذا قرآن دستور مى دهد بانوان روسرى را بر جلوی گردن بی اندازند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است پوشیده شود.

و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان، یا مردان سفیه وابسته (به آنها)که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند «وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلّا لِبُعُولَتِهِنَّ … »

و (به زنان با ایمان بگو: هنگام راه رفتن) پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینتِ پنهانی شان دانسته شود (و صداى خلخال و حلقه هایی که به پا {یا دستها} بسته اند به گوش رسد). « وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ »

و اى مومنان، همگى به سوى خدا بازگردید، تا رستگار شوید. « وَ تُوبُوا إِلَى اللهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»

آری اگر در گذشته، کارهاى خلافى در این زمینه انجام شده اکنون که حقایق تبیین شد، از خطاهاى خود توبه کنید و براى نجات و رستگاری ٬ به سوى خدا آیید که رستگارى تنها بر در خانه او است.

 

نگاهی تفصیلی به آیه

در نگاهی ریزتر به آیه نکات قابل توجه و لازم به تدبر بیشتری می توان یافت. در این آیه بیان و توضیح  وظائف زنان در زمینه ارتباط با نامحرم و نوع پوشش او پرداخته شده است، نخست به وظائفى که مشابه مردان دارند اشاره کرده مى‏گوید: «و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را فرو گیرند (و از نگاه کردن به مردان نامحرم خوددارى کنند) و دامان خود را حفظ نمایند” (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ).»

با این بیانی که در آیه آمده است آشکار می شود که همانگونه که چشم چرانی برای مردان حرام است این مورد نیز برای زنان نیز حرام می باشد و چشم چرانی خاص یک جنس و آن هم مرد نیست. با تدبری که در این آیه می شود کرد، می توان این نکته را نیز به دست آورد که پوشانیدن عورت از نگاه دیگران، چه از مرد و چه از زن براى زنان نیز همانند مردان واجب است.

در ادامه آیه به ویژگی حجاب که برای زنان است، پرداخته شده  و در این مورد نکاتی لازم است بیان شود.

  • «ایشان نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا آشکار است» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها).

 

آثار و فواید حجاب
آثار و فواید حجاب

منظور از زینت

سئوالی که در این جا مطرح می شود این است که منظور از زینتى که زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشکارى که می توانند آن را آشکار کنند،چیست؟

استاد مطهری در کتاب «مسأله حجاب» با اشاره به این آیه بیان می دارند که به چند دلیل مى‏توان گفت که پوشش وجه و کفین واجب نیست:
اول آنکه آیه «پوشش» که همان آیه ۳۱ سوره نور است و براى بیان این وظیفه و تعیین حدود آن است پوشانیدن وجه و کفین را لازم نشمرده است. در این آیه به دو جمله مى‏توان استناد جست. یکى جمله «وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنْها» و دیگر جمله «وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیوبِهِنَّ…»
در مورد جمله اول بسیاری از مفسران و عموم روایات، خضاب و سرمه و انگشتر و دستبند و امثال اینها را مصداق مستثنى‏ (الّا ما ظَهَر) دانسته‏اند. این زینت ها، زینت هایى است که در چهره و دو دست تا مچ صورت مى‏گیرد. خضاب و انگشتر و دستبند مربوط به دست است و سرمه مربوط به چشم.
کسانى که پوشش وجه و کفین را واجب مى‏دانند باید استثناء «الّا ما ظَهَر» را منحصر بدانند به لباس رو، و واضح است که حمل استثنا بر این معنى بسیار بعید و خلاف بلاغت قرآن است. مخفى داشتن لباس رو، به علت اینکه غیرممکن است، احتیاج به استثنا ندارد؛ گذشته از اینکه لباس را وقتى مى‏توان زینت محسوب کرد که قسمتى از بدن نمایان باشد. مثلًا در مورد زنان بى‏پوشش مى‏توان گفت که لباس آنها یکى از زینت هاى آنهاست، ولى اگر زن تمام بدن را با یک لباس سرتاسرى بپوشاند چنین لباسى زینت شمرده نمى‏شود.
خلاصه اینکه ظهور آیه را در اینکه قسمتى از زینت بدن را استثنا مى‏کند نمى‏توان منکر شد، و صراحت روایات هم ابداً قابل تردید نیست.
در مورد جمله دوم باید گفت: آیه دلالت دارد که پوشانیدن گریبان لازم است، و چون در مقام بیان حدّ است اگر پوشانیدن چهره هم لازم بود بیان مى‏کرد.
دقت فرمایید! «خِمار روسرى» اساساً براى پوشانیدن سر وضع شده است. ذکر کلمه «خُمُر» در آیه مى‏فهماند که زن باید روسرى داشته باشد، و واضح است که با روسرى پوشانیدن مربوط به سر است، و اما اینکه غیر از سر آیا قسمت دیگرى را هم باید با روسرى پوشانید یا نه، بستگى به بیان آن دارد و چون در آیه فقط زدن دو طرف روسرى بر گریبان مطرح است معلوم مى‏شود که همین مقدار واجب است.[۳]
درست این است که اگر به آیه بدون پیش داوری و طبق ظاهر آیه نگریسته شود، زنان حق ندارند زینت هایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباس هاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى‏پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت هایى نهى کرده است.

در روایاتی که از اهل بیت(ع نقل شده نیز همین معنى دیده مى‏شود که زینت باطن را به «قلاده» (گردنبند)، «دملج» (بازوبند) و «خلخال» (پاى برنجن همان زینتى که زنان عرب در مچ پاها مى‏کردند) تفسیر شده است.[۴]

و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به انگشتر و سرمه و مانند آن تفسیر شده مى‏فهمیم که منظور از زینت باطن نیز خود زینتهایى است که نهفته و پوشیده است.

  • دستور دومی که در آیه بیان شده است در مورد خمار است: «آنها باید خمارهاى خود را بر سینه‏هاى خود بیفکنند» (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ).

« خمر» جمع «خمار» (بر وزن حجاب) در اصل به معنى پوشش است، ولى معمولاً به آن چیزى گفته مى‏شود که زنان با آن سر خود را مى‏پوشانند (روسرى).[۵]

«جیوب» جمع «جیب» (بر وزن غیب) به معنى یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان مى‏شود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز بدان گفته می شود.[۶]

می توان این نکته را از آیه برداشت کرد که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانه‏ها یا پشت سر مى‏افکندند، به گونه ای که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى‏شد، قرآن دستور مى‏دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.[۷]

  • سوم حکمی که در این آیه بدان اشاره شده است بحث زینت های پنهان و آشکار زنان است:

آنها نباید زینت خود را آشکار سازند (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).

به غیر از دوازده موردی که در این آیه برشمرده می شود:

۱- براى شوهرانشان (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ).

۲-یا پدرانشان (أَوْ آبائِهِنَّ)

۳-یا پدران شوهرانشان (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).

۴- یا پسرانشان (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).

۵-یا پسران همسران شان (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).

۶- یا برادرانشان (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).

۷- یا پسران برادرانشان (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).

۸- یا پسران خواهرانشان (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).

۹- یا زنان هم کیششان (أَوْ نِسائِهِنَّ).

۱۰- یا بردگانشان (کنیزانشان) (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).

۱۱- یا مردان بى رغبت [به زنان‏] که پیرو شمایند (افراد سفیه و ابلهى که میل جنسى در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ).

۱۲- یا کودکانى که از عورات زنان (امور جنسى) آگاه نیستند (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ).

  • حکم چهارم در مورد راه رفتن و پیدا شدن زینت های پنهان است: و نباید [زمین‏] را با پاهایشان بکوبند تا آنچه از زینتشان را که نهان مى‏داشتند، آشکار شود ( بدین معنا که صداى خلخالى که بر پا دارند به گوش برسد) (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).

آیات قرآن اشاره به این دارد که زنان حتی در راه رفتن باید عفت را پیشه خود سازند و به گونه ای قدم برندارند که زینت های پنهانی ای که بر پای خویش بسته اند، آشکار گردد. با بررسی آیه فوق می تواند به این نکته رسید که اسلام دین جامعی است و همه جوانب زندگی امن را برای انسان بین می کند تا جامعه ای که در زیر سایه اسلام شکل می گیرد، جامعه امنی از خطرات و رفتارهای جنسی نادرست باشد.

در پایان آیه همه مؤمنان اعم از مردان و زنان را به گونه ای عمومی به توبه و بازگشت به سوى خدا دعوت کرده و آیه را پایان مى‏دهد، مى‏گوید: «همگى به سوى خدا باز گردید اى مؤمنان! تا رستگار شوید» (وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).

توبه ای را که خدای متعال از مومنان به خاطر گذشته ایشان می خواهد می تواند مبتنی بر مواردی است که عقل هم می توانست به زشتی اون خطا پی ببرد و اگر آیه ای هم نازل نمی شد ایشان می توانستند با اندک تفکر و اندیشه ای به نادرستی و زشتی ای که آن گناه دارند، پی ببرند. از این روست که خدای متعال در این آیه از ایشان می خواهد که توبه کنند.

سخنی در مورد حجاب

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. کاربرد این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد.[۸]

منظور از حجاب، پوشش اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‎گری و خودنمایی نپردازد که این خود، فوایدی برای همان زن و جامعه ای که در آن زندگی می کند به همراه دارد.

بنابراین، حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر و به صورت کلی دیده شود تا حجاب اسلامی و نیز آثاری که به دنبال آن هستیم، محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است و به گونه ای آن حجاب یک کاریکاتوری می شود که از بودنش سودی حاصل نمی شود.

گاهی مشاهده می‎کنیم که بسیاری از زنان محجبه در پوشش خود از رنگ‎های شاد و زیبا و تحریک برانگیز استفاده می‎کنند که به اندامشان زیبایی خاصی می‎بخشد و در عین پوشیده بودن بدن زن، زیبایی‎اش آشکار است، گویی که اصلاً لباس نپوشیده است؛ و این دور از روح حجاب است.

اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می‎تواند از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.

علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛

مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده ‎اند:

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ؛ ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.[۹]

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ؛ ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.[۱۰]

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.[۱۱]

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. این صورت به گونه ای اهمیت زیاد دارد و نمی توان به این نکته بی توجه کرد که رفتار زنان در عین داشتن حجاب، اگر مزین به عفت و حیا نباشد، آسیب های بدحجابی را به همراه دارد و جامعه یک جامعه ای خواهد شد که نمی توان آن را به عنوان یک جامعه دینی مطرح ساخت و از آن به عنوان الگو بهره برد. در قرآن به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشان دادن زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند:

وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.[۱۲]

از سخنانی که گذشت، می توان این را بیان کرد که منظور از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در گونه های مختلف رفتار، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن، برخورد کلامی با نامحرم و راه ‎رفتن است.

رابطه حجاب و عفاف

برخی  ادعا نموده‎اند که بین حجاب و عفاف رابطه‎ای نیست؛ عفاف لازم است، اما حجاب لازم نیست. گاه همین مطلب با تمسک به حجاب و پوشش زنان روستایی و زنان شالیزار شمال کشور توجیه می‎شود که آنها حجاب کامل ندارند، ولی عفیف هستند.[۱۳]

حجاب در کتاب های لغت به معنای پوشش، پرده و مانع آمده است. به نگهبان، حاجب می‎گویند؛ چون مانع ورود اغیار و بیگانگان در یک حریم و محیط خاص می‎گردد.

بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه ی لغوی عفت نیز وجود دارد[۱۴]؛ بنابراین، دو واژه «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک‎اند.

آنچه تنها می توان در تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است؛[۱۵] بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎گردد. قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می‎دهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباس‎های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می‎گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس‎هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.

وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یرْجُونَ نِکاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ وَ أَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.[۱۶]

با توجه به همین نکته، پاسخ افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می‎دهند آشکار می‎گردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم ترین و اساسی ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزله‎ی سنگ بنای دیگر حجاب‎ها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده ی رفتارهای اوست.

البته، همان‎گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمی‎توان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می‎شود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامت‎ها و نشانه‎های عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد.

هدف و فلسفه حجاب

‎ هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله تزکیه نفس و تقوا به دست می‎آید:

إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکمْ؛ بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.[۱۷]

هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛

اوست خدایی که میان عرب امّی(قومی که خواندن و نوشتن هم نمی‎دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه جهالت و گمراهی بودند.[۱۸]

از آیات قرآن کریم اینگونه به دست می آید که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست یابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی هم‎چون:

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکی لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشم‎ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است. [۱۹]

وَ إِذا سَأَلْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِنَّ؛ و هرگاه از زنان رسول متاعی می‎طلبید از پس پرده بطلبید، که حجاب برای آن که دل های شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است.[۲۰]

وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یرْجُونَ نِکاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ وَ أَنْ یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛و زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشسته اند و امید ازدواج و نکاح ندارند، بر آنان باکی نیست که اگر اظهار تجملات و زینت خود نکنند، نزد نامحرمان جامه‎های خود را از تن برگیرند و اگر بازهم عفت و تقوای بیش تر گزینند، بر آنان بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا و آگاه است.[۲۱]

یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ ای پیغمبر با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس‎رانان) آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.[۲۲]

چون نگاه به نامحرم توسط مردان، باعث تحریک و تهییج جنسی آنان و در نتیجه منجر به فساد می‎شود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، به مردان نیز دستور به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر آنان حرام کرده است؛ چنان‎که از امام رضا(ع) نقل شده است:

حُرّم النظر الی شعور النساء المحجوبات بالازواج و غیرهنّ من النساء لما فیه من تهییج الرجال و ما یدعوا التهییج الی الفساد و الدخول فیما لا یحلّ و لا یجمل؛ نگاه به موهای زنان با حجاب ازدواج کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برمی‎انگیزد و آنان را به فساد فرا می‎خواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته.[۲۳]

از مجموع متون اسلامی ای که بیان شد می توان به درستی این را برداشت کرد که هدف و فلسفه وجوب حجاب اسلامی، ایجاد تزکیه نفس، طهارت و عفت و پاکدامنی در بین افراد جامعه، و ایجاد صلاح و پیش گیری از فساد است.

آثار و فواید حجاب در ابعاد مختلف زندگی انسان

در بررسی ابعاد احکام اسلام، آنچه کمک می کند به ترویج آن، بررسی آثار و فواید این احکام است. پوشش اسلامی هم از این امر مستثنا نتیس. حجاب و پوشش، در ابعاد مختلف، دارای آثار و فواید زیادی است که با دانستن این فواید و آثار می توان به تبلیغ و ترویج آن پرداخت. بعضی از مهم ترین فواید آن عبارت اند از:

فایده‎ حجاب در بُعد فردی

یکی از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردی، ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که یکی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریک جنسی است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادی معاشرت‎های بی‎بندوبار میان زن و مرد، هیجان‎ها و التهاب‎های جنسی را فزونی می‎بخشد و تقاضای سکس را به صورت عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمی‎آورد. غریزه ی جنسی، غریزه‎ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هرچه بیش تر اطاعت شود بیش تر سرکش می‎گردد؛ هم چون آتشی که هرچه هیزم آن زیادتر شود شعله‎ورتر می‎گردد. بهترین شاهد بر این مطلب این است که در جهان غرب که با رواج بی‎حیایی و برهنگی، اطاعت از غریزه ی جنسی بیش تر شده است، هجوم مردم به مسئله سکس نیز زیادتر شده و تیراژ مجلات و کتب سکسی بالاتر رفته است. این مطلب پاسخ روشن و قاطع به افرادی است که قایل‎اند همه گرفتاری هایی که در کشورهای اسلامی و شرقی بر سر غریزه جنسی وجود دارد، ناشی از محدودیت‎هاست؛ و اگر به کلی هرگونه محدودیتی برداشته شود و روابط جنسی آزاد شود، این حرص و ولعی که وجود دارد، از بین می‎رود.

البته از این افراد باید پرسید؛ آیا غرب که محدودیت روابط زن و مرد و دختر و پسر را برداشته است، حرص و ولع جنسی در بین آنان فروکش کرده است یا افزایش یافته است؟!

پاسخ هر انسان واقع‎بین و منصفی به این سؤال این است که نه تنها حرص و ولع جنسی در غرب افزایش یافته است، بلکه هر روز شکل‎های جدیدتری از تمتّعات و بهره‎برداری‎های جنسی در آنها رواج و رسمیت می‎یابد.

یکی از زنان غربی منصف، وضعیت جامعه‎ غرب را در مواجهه با غریزه‎ی جنسی این‎گونه توصیف کرده است:

«کسانی می گویند مسئله غریزه جنسی و مشکل زن و حجاب در جوامع غربی حل شده است؛ آری، اگر از زن روی گرداندن و به بچه و سگ و یا هم جنس روی آوردن حل مسئله است، البته مدتی است این راه حل صورت گرفته است!!»[۲۴]

در بعد فردی آنچه که حجاب و پوشش اسلامی می تواند برای زن به ارمغان آورد، دادن یک هویت واقعی است. حجاب به زن یک هویت الهی می‌بخشد، برخلاف تفکر و فرهنگی که از زن استفاده ابزاری و تجاری می‌نماید و او را کالای فروش تبلیغاتی خود می‌نماید اسلام برای زن هویت الهی و عرشی معرفی می‌نماید که در زندگی دنیایی خود وظیفه دارد در حفظ و صیانت از آن تمام همت خود را بگمارد. در واقع رعایت حجاب و تقویت فرهنگ آن به تقویت گوهر الهی  که در وجود تمام افراد بخصوص زن  نهاده شده کمک دو چندان می‌نماید و به دیگران اجازه نمی‌دهد که با جنس زن به مثابه حیوانی که تنها وسیله اطفاء قوه شهویه است برخورد نماید.

فایده‎ حجاب در بُعد خانوادگی

یکی از فواید مهم حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی، به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذکور، باعث پیوند و اتصال قوی تر زن و شوهر، و در نتیجه استحکام بیش تر کانون خانواده می‎گردد؛ و برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. به سخنی دیگر می توان گفت رابطه استحکام خانواده و رعایت حجاب را می‌توان این چنین شرح داد که زن و مرد در خانواده با تمرکز داشتن به خواسته‌های‌ به حق اعضای خانواده  در مسیر رسیدن به ایجاد کانون گرم و صمیمی قدم برمی‌دارند و تمام همت خود را برای نیل به این مهم صرف می‌نمانید، این در حال است که زنان عشوه‌گر و خود آرا در بسیاری از موراد در این خصوص به علت توجه به بیرون خانواده با کم کاری‌های مواجه می‌شوند، در واقع توجه و اهمیت بسیار به خود نمایی و تبرج در  بیرون خانه رفته رفته موجب تحلیل و ضعف قوای روحی و اخلاقی شده و صبر و عدم آرامش را برای این چنین افرادی به دنبال خواهد می‌آورد.

یکی از نویسندگان، تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده، این گونه بیان کرده است:

در جامعه‎ای که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانوده را می‎سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می‎زند. زنی که بیست یا سی سال در کنار شوهر خود زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره‎اش شکفتگی خود را از دست می‎دهد و روی در خزان می‎گذارد. در چنین حالی که سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوان‎تری از راه می‎رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه‎ای می‎دهد؛ و این مقدمه‎ای می‎شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زَنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است؛ و همه ی خواهران جوان لابد می‎دانند که هیچ جوانی نیست که به میانسالی و پیری نرسد و لابد می‎دانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فردای بی‎طراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند که بتوانند برای خانواده ی فردای آنها، همان خطری را ایجاد کنند که خود آنان امروز برای خانواده‎ها ایجاد می‎کنند.[۲۵]

فایده‎ حجاب در بُعد اجتماعی

یکی از فواید مهم حجاب در بُعد اجتماعی، حفظ و استیفای نیروی کار در سطح جامعه است. در مقابل، بی‎حجابی و بدحجابی باعث کشاندن لذت‎های جنسی از محیط و کادر خانواده به اجتماع، و در نتیجه، تضعیف نیروی کار افراد جامعه می‎گردد. بدون تردید، مردی که در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و … همواره با قیافه‎های محرّک و مهیج زنان بدحجاب و آرایش کرده مواجه باشد، تمرکز نیروی کار او کاهش می‎یابد. برخلاف نظام‎ها و کشورهای غربی، که میدان کار و فعالیت‎های اجتماعی را با لذت‎جویی‎های جنسی درهم می‎آمیزند، اسلام می‎خواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از این‎گونه لذت‎ها پاک شده، و لذت‎های جنسی، فقط در کادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود.[۲۶]

 

 

 

 

منابع مطالعاتی

  1. باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران: موسسه فرهنگی مدرسه برهان، ۱۳۹۵.
  2. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت، اول، ۱۴۱۶ ق.
  3. حرعاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، قم، نشر: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام‏)، اول، ۱۴۰۹ ق.
  4. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت: دارالقلم، اول، بی تا.
  5. صبوری اردوباری، احمد، آیین بهزیستی اسلام، بی جا، ۱۳۶۷.
  6. غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران: سروش، دوم، ۱۳۹۲.
  7. قرآن کریم.
  8. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت؛ نشر: داراحیاء تراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
  9. مصطفوی، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، بیروت، دار الکتب العلمیه- مرکز نشر اثار علامه مصطفوی‏، سوم، بی تا.‏
  10. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، تهران: صدرا، دهم، ۱۳۸۰.
  11. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران؛ نشر: دار الکتب الإسلامیه، اول، ۱۳۷۴.

[۱] . ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

[۲].  محمدبن حسن حرعاملی، وسایل الشیعه، قم، نشر: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام‏)، اول، ۱۴۰۹ ق، ج ۲۰، ص ۱۹۲.

[۳] . مرتضی مطهری، مسأله حجاب، تهران: صدرا، دهم، ۱۳۸۰، ص ۵۱۲.

[۴]. سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت، اول، ۱۴۱۶ ق، ج ۴ ، ص ۶۰.

[۵] . حسین بن محمد راغب اصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت: دارالقلم، اول، بی تا، ج ۱، ص ۲۹۸؛ حسن مصطفوی، التحقیق  فی کلمات القرآن الکریم، بیروت، دار الکتب العلمیه- مرکز نشر اثار علامه مصطفوی‏، سوم، بی تا، ج ۳ ، ص ۱۲۷.

[۶] . حسین بن محمد راغب اصفهانى،  ج ۱، ص ۲۱۰، حسن مصطفوی، ج ۲، ص ۱۴۹.

[۷]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران؛ نشر: دار الکتب الإسلامیه، اول، ۱۳۷۴، ج‏۱۴، ص: ۴۴۰.

[۸] . مرتضی مطهری، ص ۷۸.

[۹] . سوره نور، آیه ۳۰.

[۱۰] . سوره نور، آیه ۳۱.

[۱۱] . سوره‎ احزاب ، آیه‎ ۳۲.

[۱۲] . سوره نور، آیه ۳۱.

[۱۳] . کیهان لندن، ۱۱/۳/۱۳۷۴.

[۱۴] . العفه: الکفِّ عما لا یحلّ و لا یجمل؛ ابن منظور، لسان العرب، واژه‎ی عفّت.

[۱۵] . خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران: موسسه فرهنگی مدرسه برهان، ۱۳۹۵، ص۶۶ – ۷۳.

[۱۶] . سوره نور، آیه ۶۰.

[۱۷] . سوره حجرات، آیه ۱۳.

[۱۸] .سوره جمعه، آیه ۲

[۱۹] . سوره نور ، آیه ۳۰.

[۲۰] . سوره احزاب ، آیه ۵۳.

[۲۱] . سوره نور، آیه ی ۶۰.

[۲۲] . سوره احزاب، آیه ۵۹.

[۲۳] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت؛ نشر: داراحیاء تراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج ۱۰۴، ص ۳۴.

[۲۴] . احمد صبوری اردوباری، آیین بهزیستی اسلام، بی جا، ۱۳۶۷، ج ۳، ص ۳۰۲.

[۲۵] . غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران: سروش، دوم، ۱۳۹۲، ص ۶۹ـ۷۰.

[۲۶] . سه بُعد قبل، از کتاب مسئله حجاب، استاد مطهری، ص ۸۴ـ۹۴، (با دخل و تصرف) اقتباس شده است.

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.